امروز بالاخره تموم شد

با تمام سختی هاش و طولانی بودنش تموم شد

از اون روزایی بود که دیشب میگفتم ینی میتونم؟

واقعا چنتا چیز که از توانم برای انجام همشون نگران بودم امروز باهمدیگه اتفاق افتادن !

هوف

الان که دراز کشیدم باورم نمیشه و حتی خوابمم نمیاد😂

واقعا دستم درد نکنه :) امروز ترکوندم !

عا یه چیزایی در مورد مسیرم واسم جالب شده

اینکه یه کنکور داریم زیاد خوب نیست ولی اتفاقای جالبی میوفته ! مثلا دیگه لزومی ندارم حتماااا دوازدهم رو تابستون تموم کنم ...

اگه بتونم با برنامه اساتید پیش برم تا عید همه ی سه پایه رو کامل خوندم!

قصد دارم روی شیمیم هم خیلی سرمایه گذاری کنم ؛ واقعا زیاد سخت نیست به خصوص با روشی که عمو مومن در پیش گرفته ...

الان که داشتم آماده میشدم برای خواب یه چیزایی نظرمو جلب کرد

ته این مسیر خیلی قشنگه !

چجور بگم؟ هم واسه خودم خوب و جالبه هم نهایت اون خنده ی ته دل اعضای یه خونواده اس

درسته باهام مخالفن؛ حتی میگن امکان نداره بزارن که برم یه شهر دیگه چه برسه به یه کشور دیگه ، ولی میدونم کار من گرفتن اون بورسیه اس ! اونموقع دیگه هیچ حرفی نمیزنن و کاری بهم ندارن ...

صرفا میجنگم واسه KGSP

امروز فهمیدم توانم خیلی بیشتر از چیزیه که فکر میکنم؛ نیاز نبود همه اش درس بخونم ولی جالب بود :)

بعضی حسا واقعا قشنگ و پایدارن ... مثل همون حسی که الان نسبت به آینده ام دارم !

جالبه! حتی اون نهایتی که برای خودم در نظر دارمم آسون نیست ؛ شاید بگم یه مسیر جدید و سخت تره ... ولی توی این زندگی هرچی سرم شلوغ تره خوشحال تر زندگی میکنم :)

در مواجه با مشکلات این کارو میکنیم :

  1. متعجب میشیم
  2. عصبانی میشیم
  3. میپذیریم
  4. با خوشحالی انجامش میدیم

(سبک زندگی BJin :)

واقعا متاسفانه خیلی درهم برهم شد😂😁