خب سلاممم
کلاس عمو مومن تموم شد
تیکه هاشو ضبط کردم
الان میخوام بخوابم
بازم ادامه رمز نداره
(این چه کاریه هرسری میگم نداره :/ از این به بعد اگه داشت میگم فقط اونایی که چیزی نمیگم رمز ندارن😂🤝🏼)
آخر آخرش یه چیزی گفتم همه بخونین :)💜
امروز صبح پاشدم اومدم توی اتاقم خوابیدم :|
بعدشم از ساعت 9 دوباره رفتم اونور خوابیدم :|
آره دیگه تااا 10 اینطور بود
پستای اینستای تهیونگ خبببببببب ترکوندن دیروز !
واقعاااا حرف کم آوردم جیغغغغ تهکوک خودشون دارن اعلام میکنن
ته روی پاهای کوکی نشستههههه واقعا عررررر لبخنداشونننننننننننن
از اون عکس جیمین شی هم حرف نزنم بهترههههه
آخه … ولش هیچی نمیگم واقعااا
نامجونم رفتم پیدا کردم😭
چرا ندیدمش منننن؟؟؟؟
بعدش شیمی فصل1 دهمو خوندم
بعدش با مامان حرف زدیم درباره یسری چیزا
برق دوبار رفت هردوبار به شدت گرم!
کلاش عمو مومنم رفتم خوب بود
فصل 2 رو که شروع کرد دیگه دراومدم :)
این واسه دیروزه چون دیشب نت نداشتم توی نوت نوشتم :)
امروز هیچی نخوندم!
صب دیر پاشدم
تو ویسگون و پینترست و ... چرخیدم
کلی فیک چت داشتم ...
کلاساام نرفتم
دنس رفتم (تا حد مرگ! دیگه نفسم بالا نمیومد ...)
انیمیشن الیو دیدم فانتزی خوبیه ...
دیگه الانم تا سر حد مرگ خوابم میاد و خستم ...
عااا خب
امروز درس خوندم (افتخاررررررر)
حدودا 7 ساعت؟
خب میدونم کمه
ولی آفرین :)
بهت افتخار میکنم
خوب بود واسه امروز
شب بخیر 🫀
آفرین
از هیچی بهتر بود
در کل
خوب نبود :)
خودت میدونی که خیلیی بیشتر تایم داشتی
ولی فدا سرت ؛ اما کاری نکن که مطالعه ات نجومی بشه ، فردا همشو انجام بده خب؟
میخواستم پاشم برم بخوابم گفتم دوباره یادم میره :)
خب
امروز
خوب که چه عرض کنم عالی بود✨
به جز فیزیک تمام برنامه انجام شد 🤝🏼
سر جمع 80 تست
شیمی رو رسوندم به کلاسا
حدودا تا تست 25 QB حل کردم
زیستم QB حل کردم
ریاضیم جزوه رو نوشتم
فیزیک دهمم تا سر چگالی تموم!
شیمی دهمم تا آخر ایزوتوپا تموم!
زیستم بالاخره شر گفتار 2 فصل 1 دهم کنده شد!
دمت گرم :)
فردا بهتر شو خب؟!
امروز فهمیدم زندگی به ناراحتیا و خوشحالیاش زندگیه :)
امروز اندازه یه هفته بود ... ماشین ، نینی شماره 4 ، پفک ، خندیدن و اون دل شکستنی که با یه هدیه رفع شد :)
ولی خوشحالم که پای برنامه ام موندم ✨
از شدت خستگی خوابم نمیاد :) این قشنگ ترین حس این تابستونه ...
40 دیقه آف خوردم 🤝🏼
شکرررررر که هیچی امروز سر جاش نبود :|
خلاصه بگم
کلاس عمو رو رفتم
خیلیم خوش گذشت
با اینکه برق رفته بود و ... اونهمه شرایط داغون
وسطش به همون شوخی های خودش رسید منم داشتم با صدای بلند میدیدم و بابامم میشنید
شرف و آبرو واسم نزاشت ؛ هنوز نرفتم بیرون ، شامم مثل همیشه مامان آورد ضمن کلاس خوردم
ولی خیلی خندیدم چونکههه دقیقا همونموقع که دیگه صداشو کم کردم که بقیه ی سوتی ها و شوخیاشون نشنون یکی گفت بابام نشسته بود و یه چیز بدتر گفت🤣
سر رمز گذاری هاام آخرش طاقت نیاورد (ینی درواقع حواسش نبود ) و از دهنش پرید همون بده رو گفت😐😂🤷🏼♀️
ولیییی دیگه طول روز هیچ غلطی نکردم ؛ استراحتم نکردم :|
دیگه اینکههه باید شیمیو واقعا بشینم بخونم چون یشنبه آزمون داره عمو ؛ و اینکه 100 تا تست اول QB هم تکلیفه 🥲💔
حالا 100 تا خوبه ؛ مشکل اینجاست که بایددد آموزشی بزنم همشو و نکاتشم یادداشت کنم:| ته تهش هر یه ساعت 20 تا تست بیشتر نمیرسم :|
خب
تبریک میگم
تا یکشنبه واقعا پاره ام !
(اگر بی ادبی دیدین اثرات استادمه به دل نگیرین تا فردا حل میشه 😂💔)
الانم برم بیرون ببینم تا چه حددد آبروم رفته :)
بعدش تصمیم بگیرم بقیه امشبو چیکار کنم ؛ شایددد جلسه اول شیمیو ببینم که کارام یکم کم شن ...
اگه درصد زیادی از آبروم رفته باشه هم خب کاری نمیشه کرد دیگه 😂 استادمه چه کنم؟!
پ.ن: تصمیمم عوض شد ؛ با توجه به اینکه کلا دو جلسه ی سه ساعته اس فردا میتونم رفعش کنم ، پس امشب استراحت کنیم چون واقعا نمیتانم بیشتر از 11 ونیم بشینم مغزم داره میپوکه دیگه ...
تنها کاری که میتونستم انجام دادم
یکی به دوره های الماسی که باید بخرم اضافه شد :) الان این دومیشه ... دیگه کد ندارم پس بیشترم نمیشه 😂🤝🏼
ولی راستشو بخواین خیلی ذوق خاصی داشت ...
خودمم خیلی حس خوبی گرفتم ...
امیدوارم واقعا بتونه با این تغییر کنار بیاد و ازش استفاده کنه :) اونم در ازاش همون چیزی که من نیاز دارمو بهم میده ... یه جور مععامله ی دو سر برده ...
خب حالا بریم سر اوضاع زندگی خودمون
امروز ریاضی خوندم و تستای مبحث اول جزوه معینو زدم
زیست هم کلاسشو کاملللل رفتم
ولی فیزیک هنوزم شروع نکردم
زیست رسیدم ؛ ریاضی رسیدم
ولی زمین یه جلسه مونده
فیزیک سه جلسه
شیمی 2 جلسه
تکلیف زیست خیراندیشم هستااا
حواست باشه ...
فردا دیگه واقعا از همه چیز خیالم راحته
تایمم آزاده واسه درس خوندن
روتینمم اوکی شده
پس خوبه دیگه
مشکلی نیست :)
بزن بریم ...
امروز درس خوندم
حداقل بیشتر از دیروز
حدودا تا 1 واقعا خوندم
حرفی ندارم خب؟
واقعا بابت jinmin هنوزم نتونستم کنار بیام ...
خب!
امروز افتضاححح بودم افتضاححح
ینی فقط به کلاسا برسم اوکی میشه بقیه اش
خلاصه که زیاد که چه عرض کنم از خودم متنفرم!
ولییییییی
وای کلاسای معین 🛐🛐
اصن این بشر خیلی خوبههه ؛ قیافش شبیه این بچه مثبتاس 🥺😂 (حالا واقعنم هستااا)
خیلی خوبههه کلاسش خشک و خسته کننده نیست و کامللل ریاضیو باهاش میفهمم :)
دیگه بجز کلاس اون کاری نکردم
موفق به وصل کردن سایفون و فیلتر شکنای دیگه هم نشدم ! پس ؛ کنسرت رایگانم از دستم پرید رفت اون بالاها 😔
فردا باید تکلیف خیر اندیشو بفرستم ! پس باید اول صب کلاسشو ببینم ... بعد از تموم کردن 30 تا تست و خوندنش احتمالا برسم تا کلاس عمو مومن مطالب جلسات قبلشو یدور بخونم و کلاسای شجاعیم تموم کنم ...
فردا فقط با کارای این کلاسا درگیرم پس فردا تست زنیو برا آزمون شروع میکنم
پنجشنبه ام شب مهمونیم خونه یکی (حالا ایشاالله مزاحم میشین دیگه؟)
نصف روز خود مهمونیه ؛ نصف روزم برا رفت و آمد میره ... علنا روز پنشنبه ام به قهقرا رفت! دیگه آهنگ گوش نمیدم چون پنجشنبه چیزی حدود 4 ساعت تو جاده ام و حسابی میتونم فیض ببرم ...
راستی! وقتی درس نمیخونم آهنگ بی کلام که میزارم شروع میکنم به خوندن ... هرچند که بیشتر دلیل درس نخوندنم کلافگی ایه که بخاطر گرما دارم ؛ واقعا تا عصر اصن نمیتونم از شدت گرما کاری کنم(کولر و پنکه ام جواب نمیدن!) اینم همش بخاطر اینه که من توی شهر سرد سیری به دنیا اومدم و زندگی کردم ولی اینجا واقعا خیلی گرمه ...
دیگه اینکه تحویل ماشین عقب افتاده واسه همین فعلا مشهد رو هواست ..!
(جالبه ... شماره ی پست رو میگم ؛ قرار بود روز خوبی باشه و بود!)
آدما با حرفای ما عوض نمیشن
بعضیا هرچقدرم بهشون بگی داری زجرم میدی با این حرفت دوباره تکرار میکنن
داره بلایی سرم میاره که آرزوم شده همون بلاهایی که سر بزرگه آوردن ...
دیگه اهمیت نمیدم :)
من بایدددد شاد باشم و اونطوری که میخوام زندگی کنم !
احتمال اینکه بیام اینجا و غر بزنم حتمیه ؛ ولی بعدش رهاش میکنم ...
فقط در حد بله و خیر حرف میزنیم !(یادآوری برای بار میلیاردم)
راستشو بگم خیلی وقته که از درس دور شدم !
این حرفم به این معنی نیست که از بعد امتخانا اصلا نخوندم ؛ به این معنیه که درست و حسابی نخوندم ؛ دلایل مختلفیم داره
برگشتن حاجیا و یک هفته مراسمات و مهمونیا یکی از مهم ترین دلایلش بود :)
خیلی سخته برگردم به روالی که تایم امتحانا و قبلش داشتم!
ولی میخوام هر طور شده برگردم ...
دلم یه کم واسه اون موقع تنگ شده ...
برنامه میریزم و فردا اول صح روتین هارو شروع میکنم ؛ یه جورایی با روتینم میتونم کل روزمو مفید بگذرونم
فردا قسمت 3 قانون و شهر میاد ؛ زیاد جالب نیست ولی قربون صدقه ی لی جونگ سوک رفتن کیف میده😂♥️
اوضاع ریاضیم خیلی خراب تر از چیزیه که فکر میکنم
ینی با بدبختی همه ی درسا رو خوندم و تست زدم و کار کردم
ولی ریاضی اصلااا و ابدااا دستم بهش نمیره :/
حالا جالبه که اگه درصد ریاضیم حدودا 50 میشد (میدونم زیادم نیست اصلااا ولی خب برا من مث قله ی قاف میمونه!) تراز این هفته ام به 12000 میرسید :/
بقیه درسارو خیلییی خوب زدم و با گند 2.67 % ریاضیم ترازم شده 10700😂
حالا بیاین بهم بگین ریاضی بخون !
آقا من زیستمو حاضرم (ومیتونم) حتی 100 هم بزنم اگه به اندازه ریاضی روش کار کنم😭🤣
ولی حس میکنم مغزم واقعااا کشش ریاضیو ناداره
الان که دارم بررسی میکنم یه گیج بازیایی سر ریاضی درمیارم که اگه یکیشونو روی زیست در بیارم یه انسان جدید خلق میکنم😂🤝🏼
امروز بالاخره تموم شد
با تمام سختی هاش و طولانی بودنش تموم شد
از اون روزایی بود که دیشب میگفتم ینی میتونم؟
واقعا چنتا چیز که از توانم برای انجام همشون نگران بودم امروز باهمدیگه اتفاق افتادن !
هوف
الان که دراز کشیدم باورم نمیشه و حتی خوابمم نمیاد😂
واقعا دستم درد نکنه :) امروز ترکوندم !
عا یه چیزایی در مورد مسیرم واسم جالب شده
اینکه یه کنکور داریم زیاد خوب نیست ولی اتفاقای جالبی میوفته ! مثلا دیگه لزومی ندارم حتماااا دوازدهم رو تابستون تموم کنم ...
اگه بتونم با برنامه اساتید پیش برم تا عید همه ی سه پایه رو کامل خوندم!
قصد دارم روی شیمیم هم خیلی سرمایه گذاری کنم ؛ واقعا زیاد سخت نیست به خصوص با روشی که عمو مومن در پیش گرفته ...
الان که داشتم آماده میشدم برای خواب یه چیزایی نظرمو جلب کرد
ته این مسیر خیلی قشنگه !
چجور بگم؟ هم واسه خودم خوب و جالبه هم نهایت اون خنده ی ته دل اعضای یه خونواده اس
درسته باهام مخالفن؛ حتی میگن امکان نداره بزارن که برم یه شهر دیگه چه برسه به یه کشور دیگه ، ولی میدونم کار من گرفتن اون بورسیه اس ! اونموقع دیگه هیچ حرفی نمیزنن و کاری بهم ندارن ...
صرفا میجنگم واسه KGSP
امروز فهمیدم توانم خیلی بیشتر از چیزیه که فکر میکنم؛ نیاز نبود همه اش درس بخونم ولی جالب بود :)
بعضی حسا واقعا قشنگ و پایدارن ... مثل همون حسی که الان نسبت به آینده ام دارم !
جالبه! حتی اون نهایتی که برای خودم در نظر دارمم آسون نیست ؛ شاید بگم یه مسیر جدید و سخت تره ... ولی توی این زندگی هرچی سرم شلوغ تره خوشحال تر زندگی میکنم :)
در مواجه با مشکلات این کارو میکنیم :
(سبک زندگی BJin :)
واقعا متاسفانه خیلی درهم برهم شد😂😁
دمم گرم!
امروز با وجود اینکه اومدیم شهرمون و صبم خوابیدم 6 دور درس خوندن با نامی و کوک رو گذاشتم :)
میشه 10 ساعت!
امروز یه کشف جدید کردم …
بعد کنکور اصلااا دلم نمیخواد بلایی سر کتابام بیارم :)
نمیدونم چرا ولی حس میکنم یه خورده زیادی دارم بهشون وابسته میشم ! انگار که خانواده امن و قرار نیست هیچوقت از هم جدا شیم …
همونطور که از الان دلم واسه همه ی کلاسام و اساتیدم تنگ شده …
ینی میتونم با این اوضاع دلبستگیم برم کره؟ این روزا خیلی فکرمو مشغول کرده ...
ولییییییی من هرموقع خواستم از هرچیزی که بوده دل کندم و دیگه سمتشم نرفتم! پس؛ آینده و آرزوهام به همچین دلتنگی هایی نمیفروشم :)
زمین
وای پشمام🤣🤣
سر زمین یه نیم نمره ای به ادیت یکی از آرمیا از جین بدهکارم🤣🤣
اون ادیت باداب سورتی که زده بود داخل ویورسو یادته؟🤣
سر امتحان زمین یه سوال اینطور بود:
یکی از میراث های طبیعی ایران که ثبت جهانی شده اند؟
هرچیییییییییی فک کردم به هیچی نرسیدم🤣🤣
آخرای امتحان چشمم خورد به اون جمله ای که سر اولین امتحان نوشتم روی دسته ی صندلی:
I am the moon & Army's my Erth
بعد خیلی بی ربط یاد اون ادیته افتادم و گفتم پشمامممممم فعک کنم باداب سورت ثبت جهانی شده باشه🤣🤣
الان بعد چند وقت نمره امو دیدم رفتم زدم تو گوگل دیدم واقعا برگام🤣
استارت
یکم دراما دیدم
بنگتن دنبال کردم
و مهمتر از همیشه
بهترین دلایلمو پیدا کردم که چرا باید پزشکی بیارم
حاالا نوبت خودمه …
امتحان فیزیکو بدم :) بعدش درمورد چطور بودن پلنم و همینطور استراحت و اینارو انجام میدم
گند نزدم میدونم :)
ولی انتظار بیشتر داشتم از خودم ...
شاید حق با بابا باشه ؛ نبایدم انتظار نمره کامل داشته باشم چون مال من نیست ! مال اوناییه که رتبه تک میارن 💔
رمز : اسمم به فارسی (مثلا رامونا)
Suga never gave up. Jimin continued on his way. Jungkook never got tired. RM never stopped. Hobi didn't care what people said. V did not stop halfway. Jin didn't stop running. As an ARMY, why should I stop? I am their powerful girl... !! I'M AN ARMY GİRL
(: BJin :)
برنامه ریزی تموم شدددد
۴ ساعت دارم روشای مختلفو روش اجرا میکنم😂
ولیییی ایندفعه تایمای مرور رو هم مشخص کردم 🤝🏻 اینجوری دیگه کمتر وقت میزارم برا یادآوری :)
امشب دوتا پارت دارم و تمام!
خیلی خوب شده ؛ نگاش میکنم ذوق میکنم اصن🤣
خب سلام :)
این مدت فکر کنم طولانی ترین تایم بوده 😅
کلی اتفاق افتاده :)
رمز نداره🤷🏻♀️
نشستم جزوه تاریخمو تیکه تیکه کردم😂
ینی تیکه تیکه هااا
ههمشو ریختم تو کیسه مامانم دیدش با خنده میگه نمیخوای آتیشش بزنی؟🤣
نشون بابام دادم میگه بزار گودرزیو ببینم بهش میگم من سختگیر بودم ولی نه انقد که دانش آموزا جزوه و سوالامو بعد امتحان چرخ کنن😂💔
ولی خدایی کیف داد
نگهش میدارم نشون عرفانم بدم ببینم چی میگه😔🤣
فک کنم دق دلی عرفانم سر این جزوه درآوردم چون گودرزی دبیر تاریخ اونم بوده💔🤣
یه خلاصه میگم از فرجه شیمی
از پنجشنبه شروع کردم و تا اونموقع استراحت نمودم
پنجشنبه و جمعه یدور (کتاب و جزوه خوندم)
بعدشم فق سوال حل کردم
احتمالا 0/25 غلط دارم
ولیییی
واقعا باید یه فکری واسه این استرس کوفتی کنم
امروز یادم رفت ماشین حساب ببرم
بعد اینکه وارد حوزه شدم یادم افتاد نبردم !
اومدم بیرون و تااااا سر خیابون دوییدم تا بابامو پیدا کردم و رسیدم بهش و گفتم بابا ماشین حساب
اصلن یه لحظه به مغزم خطور نکرد آخه بنده خدا بدون ماشین , ماشین حساب ساعت 7 صب از کجا گیر بیاره؟
دیگه خلاصه اعصابم سر 0/25 خیلی خورده چون بابام واقعا خیلی تلاش کرد که بهم ماشین حساب برسونه ...
خودش که هیچی نمیگه ولی میدونم حس میکنه به درد نخورم ...
بعدشم دور اول که سوالارو تموم کردم حدودا 40 دیقه وقت داشتم بررسی کنم و دیدم هم سوالای سرعتو اشتباه حل کردم هم درصد خلوصو! دقیقا اون جاهایی که عمو مومن گفته بود دقت کنین گند زدم به زحماتش!
بعدشم هر سوالیو میرفتم جلو میدیدم هنوز غلط دارم! یکی از داده ها 1/12 لیتر بود و من با 1/2 کل سوالو حل کرده بودم!
اصن ینی اگه چک نمیکردم 10 هم نمیشدم
خلاصه استرسی جونمو گرفت که نگم ...
داشتم اونارو درست میکردم و بقیه تشریحیارو بررسی میکردم سوال آنتالپیو گفتم اینو 10 بار همون تایم زدم تو ماشین حساب درسته بیخیال و دور آخر بررسی که اومدم گفتم حالا بزار یبار دیگه اینو چک کنم دیدم شتتتتت عدد 7 و 8 رو جابه جا نوشتم و کل نمره سوالم به فنا رفته .... اونموقعم حدودا 10 دیقه بیشتر از تایم آزمون نمونده بود و واقعا اگه یکمک بیشتر طول میکشید سکته میکردم ... تا اونو درست کردم و نوشتمش حدودا 10 دیقه ضربان قلبم یه جوری بود که انگار میخواست از دهنم بیاد بیرون ؛ نفس نمیتونستم بکشم و دستام میلرزیدن ...
خدایی استرس بد کوفتیه ... امتحان بدتر ... امسالم به قولم با عمومومن عمل نکردم ... سر نوشتن کلمه ی ایزومر ؛ جایی که اصلاااا فکرشم نمیکردم نیاز باشه!
خوبه حالا قبلش بهمون گفت از این هم کربنا اومده بخونید ...
هعی عمو
تو طراح بودی
یکسال بهم درس دادی
کلی بهم سرنخ دادی شب امتحان
ولی بازم رفتم گند زدم
کاش ریست استاد دوازدهمو بزنم
من لیاقت ندارم دوازدهمم باتو باشم 💔
حس میکنم نسبت به شیمی خیلی بیخیالم ولی واقعا اینطور نیست ...
دیروز کمتر از پریروز خوندم ولیییی 12 ساعتو پر کردم ...
اصن نمیدونم این چه حس کوفتی ایه؟!
باید تا 2 جزومو یدور بخونم بعدشم امتحان مازو بدم
بعدش دوباره یسری سوال بخونم
بعد دوباره جزوه بخونیم ...
امیدوارم واقعا اینسری سربلندش کنم ؛ کاری که پارسال نکردم ...
آها راستیییییییی
بالاخره عمو مومن کانال زد🥺🤣
و اینکه با هزارررررر بدبختی آیدیشو یافتم و بهش پیام دادم 😂
دیگه اینکه ازش دوتا سوال پرسیدم از سوالای دبیرخونه که به نظرم پاسخنامه مشکل داشت امیدوارم جواب بده :)
اگه ببینشون ازم انتظار داره ... چرا؟ چون واقعا خیلی دقت و تسلط میخواد که اون اشتباهات رو پیدا کنی
پ.ن:بهم ذوق میکنه🥺🫂
شیمیو تموم کردم و دو روز از فرجه ام مونده :)
(دیروز 14 ساعت شیمی خوندم )
دو دور خوندم
یبار دیگه باید از رو جزوه عمو مومن بخونم
البته
قبلش باید سوالات دبیرخونه رو حل کنم و با دقت وحشتناک بیشتری جزوه رو بخونم
تا الان همه ی کارایی که گفته رو انجام دادم
امشب یکم نکات مهم ترو مشخص میکنه (امسال برعکس پارسال طراح نیس و خیلیم بهش گیر میدن پس ممکنه خیلی از سوالارم حتی اشاره هم نکنه پس خوشحالم که کامل خوندم :)
سلام!
نمیدونم وقت درستی این رو میخونی یا نه ؛ امیدوارم کمکت کنه ...
دوشنبه اولین امتحان نهایی یازدهمه
میدونم که طول سال خیلی زحمت کشیدی
میدونم که خیلی وقتا از خوابت میزدی و درس میخوندی
میدونم که کل سال تلاش کردی
ولی الان احساس ترس بهت غلبه کرده
4 روز تا امتحان اول باقی مونده و من استرس گرفتم
بابت تمام روزهایی که درس نخوندم خودم رو سرزنش میکنم
بابت تمام لحظه هایی که استراحت کردم خودم رو تنبیه میکنم
دینی درس سختیه ؛حداقل برای من بوده و هست
تجربه ی پارسال سخت بود (با وجود نتیجه ی خوب) و این باعث ترس بیشترم میشه:
من که پارسال خیلی بیشتر خونده بودم اون اوضاعم بود ... الان چیکار کنم؟
این صرفا یه پیشنهاده
ولی امتحانش میکنم
4 روز وقت دارم و به عبارتی روزی حتی 3 درس هم اگه بخونم بهترین نتیجه رو میگیرم
الان درس 3 هستم (ساعت 15:15)
سعی کن بخونی و استرس نگیری ؛تایم زیادی داری و طول سال هم کم نخوندی! درسته آخرین امتحانت خوب نبود ولی واقعا تو میتونی ... بهت قول میدم که باید خودت اعتماد کنی! از دینی نترس ؛ خانم زالی اثرش رو گذاشته و تاالان حداقل یکبار همه ی درس هارو خوندی .
یه پیشنهاد دارم برای کل امتحانات نهایی:
صبر کن تا تموم شه . مطمئن باش نتیجه میگیری
عجله نکن؛ با دقت بخون و حفظ کن ؛ تو درحد 18 بلدی و فقط برای اون دو نمره تلاش میکنی
و اینو مدام تکرار کن : ادامه بده و وقفه ننداز! تو باید از لحظه لحظه ی فرجه ی امتحانی بهره ببری
درسته طول سال یه جاهایی کنار کشیدی و استراحت کردی
ولی تو تمام تلاشتو بکن ؛ بقیه اشو بسپار به خدا ... خودش میدونه چقدر تلاش کردی و به اندازه ی اون بهت نتیجه میده . مطمئن باش
تلاشتو کن و نتیجه ی نهاییو بسپر به اون بالایی ... خودش همه چیزو خوب میچینه ♥️♥️
23 اردیبهشت:
جایزه:ران 70
قطعی برق: 8تا 10 صبح
تموم شدددددددد (ساعت 11:54)
رمز: امضام
خلاصه که خبر خاصی نیست دارم درس میخونم و با عادت درس خوندن خیلی خوب کنار اومدم و باهاش حال میکنم
As an ARMY, why should I stop? I am their powerful girl... !! I'M AN ARMY GİRL